برای دانشپژوه کرد، «فولکلور» نقش مهمی را در فرهنگ سنتی ایفا میکند در بستر فرهنگ کردی، اصطلاح «فولکلور» میتواند دارای ابعاد وسیعی بوده، اشکال سنتی و عادات خاص جامعه را در زمینههای هنری و مسایل دیگر اجتماع پوشش دهد. فولکلور در زبان کردی غالباً به عنوان Hypertrophy بیان شده است (Nikitine 1950) که اروپائیان آن را شعر رزمی، قصیده، یا ترجیع بند، ضربالمثل و داستانهای فولکلوریک و نوحه و چیزهای دیگری از این دست میخوانند. این گستردگی و تفاوتها میتواند برخاسته از سرزمینی باشد که به علت نامساعد بودن شرایط زندگی، مردم را به زندگی در گروههای کوچک در نقاط مجزا و دور از هم مجبور کرده است و این زندگی گروهی مجزا، تفاوتهای را در فولکلور باعث شده و سبکهای متفاوتی را به وجود آورده است.
اگرچه داستانها و ژانرهای مشابه و مشترک زیادی نیز در میان آنها به چشم میخورد. در ضمن تفاوتهای فرهنگی زیادی نیز بین کردها و همسایگانشان، نظیر ترکمنها، مسیحیها و اعراب و ترکها و فارسها وجود دارد و تا زمانی که این تفاوتها وجود دارد فولکلور به طور پیوسته در حال تغییر و دگرگونی خواهد بود. همچنین تغییر در فولکلور ممکن است توسط راوی یا شنوندگان آن ایجاد شود.
در هر حال میتوان گفت آنچه که خوانده و اجرا میشود، متناسب و مرتبط با اصل مطلب است و گویندگان یک داستان فولکلوریک اساساً موضوعی را انتخاب میکنند که متناسب با شرایط باشد و مسلماً شنوندگان نیز همان چیزی را برمیگزینند که علاقمند به آن هستند و تحت تأثیر آن نیز قرار میگیرند.
تغییرات بسیاری در عقاید سنتی و موروثی در چهارچوب فولکلور در هر جامعه به مرور زمان و تحت تأثیر مسایلی که ذکر شد ایجاد میشود. اما نمیتوان گفت که به کلی عوض میشود ولی اگر چاپ و نقل نگردد، به مرور زمان فراموش شده و از بین خواهد رفت و یا حداقل قادر نخواهد بود نقش مهمی در زندگی افراد و جامعه ایفا کند.
بخشی از فولکلور کردی، موسیقی غنی آن مردم است. تاریخنویسان و موسیقیدانان معروف جهان معتقدند که کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید. " گزنفون " تاریخنویس یونانی در اینباره نوشته است: در سال 401قبل از میلاد، بعد از حمله یونان به ایران و شکست کوروش هخامنشی از یونانیها، هنگامی که لشگر یونان قصد بازگشت از کردستان را داشت، کردها با خواندن نغمه ها و سرودهای دسته جمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند.
{ نویسندهی این مقاله در اینجا مرتکب یک اشتباه تاریخی شده که صحیح آن بدین گونهست: " در سال ۴۰۱قبل از میلاد، کوروش صغیر به کمک یونانیها بر علیه برادرش اردشیر دوم شاهنشاه ایران قیام كرد تا سلطنت را به دست بیاورد، بعداز شکست او هنگامی که لشگر یونان قصد بازگشت از کردستان را داشت، کردها با خواندن نغمهها و سرودهای دستهجمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند. گزنفون در كتاب «Anabasis» يا سفرنامه جنگلی گزنفون، رويارويی كردها را در قالب سپاه اردشير دوم هخامنشی (401 ـ 400 پيش از ميلاد مسيح) با يونانيان باستان در منطقهی اربلا (اربيل یا هولێر امروزی) شرح میدهد كه منجر به شكست ارتش ده هزار نفرهی يونان شد.
}
گزنفون افزوده است، که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگها هم استفاده میکردند. در ویژهنامه موسیقیایی " فاسکه " که در فرانسه منتشر میشود، آمده است که ایران قدیم و سرزمین "میسوپوتامیا" یعنی جایگاهی که کردها اکنون در آن سکونت دارند، قدیمیترین مهد موسیقی جهان بوده است. به نوشته این نشریه، تمام ملودیهای ایرانی در اینجا منظور ایرانی بودن ملودیها است، یعنی جایی که فرهنگ آریایی در آنجا حضور داشته است- نه مرز جعرافیایی و سیاسی ایران کنونی، در جهان بیهمتا و بینظیر است.
کردها به عنوان یکی از قدیمیترین اقوام آریایی به علت بهره بردن از فرهنگ غنی ایرانی دارای اصیلترین موسیقی و ملودیهای جاودان و بزرگ هستند. موسیقی کردی در میان مردم کردستان دارای یک پیوند ناگسستنی با زندگی روزمره مردم است، بسیاری از صاحب نظران کرد معتقدند: موسیقی کردی یکی از اصیلترین موسیقیهای ایرانی است که با گذشت قرنها ویژگیهای خود را در فولکلور عامهی کردزبانهای ایرانی حفظ کرده است.
سازهای رایج در موسیقی کردی، نی، سورنا، نایه، دهل، تنبک، تنبور و کمانچه است.
به طور کلی در موسیقی ایرانی، ملودیهایی در قالب هفت دستگاه ماهور، شور، نوا، همایون، سهگاه، چهارگاه و پنج گاه جای میگیرند. اما غیر از هفت دستگاه معروف فوق یک دستگاه مشهور دیگر وجود دارد و آن دستگاه " اصفهان " میباشد. بسیاری از موسیقیدانان معتقدند این دستگاه بخشی از دستگاه شور است و بسیاری دیگر بر این باورند که شاخهای از همایون است.
آوازهای " قهتاری " کردی در همین دستگاه جای میگیرند. در میان هفت دستگاه فوق، دستگاه شور از سایر دستگاهها وسیعتر و بزرگتر است زیرا اگر چه در سایر دستگاهها، چندین آواز دیگر جای میگیرد، اما دستگاه شور علاوه بر این خود دارای چندین " گوشه " دیگر میباشد. این گوشهها شامل ابوعطا، بیات ترک یا بیات زند، افشاری یا ههوشار، دهشتی و بیات کرد میباشد.
بسیاری از آوازهای کردی مانند کابوکی، شاییک دهگری، گول نیشان و اکثر آوازهای حیران در دستگاه شور جای دارند.
هنر موسیقی هر ملّتی وقتی پیشرفت میکند که فرهنگ ملی آن دیار، مورد توجه باشد و شرط پیشرفت، توسعه و احیاء آن در فرهنگ مردم نهفته است. کردها به فرهنگ، زبان، ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقهمند هستند و به همین دلیل در این مورد پیشرفت کردهاند. کردستان با فرهنگ دیرینهی حماسی و عرفانیش، با صفا و سادگی عاطفی ساکنانش و با طبیعت بکر و دست نخوردهاش از روزگاران کهن تا به امروز همواره پرورنده موسیقیدانان بزرگی در آغوش خود بوده است.
موسیقی کردی دارای شیوهها و آوازهای مختلف است که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
بیت:
یکی از مهمترین مقامهای کلاسیک کردی است که در جنگها، جوانمردیها و حماسهها به کار برده میشود و در ستایش خالق یکتا و پیامبر گفته شده و در موسیقی غربی به آن prose poem میگویند، نام دیگر آن در موسیقی کردی " بالوره " میباشد.
بالوره گویان، بیپرده و بیواهمه آوازشان را از هر قسم که باشد سر میدهند زیرا میدانند که کسی از آنان دلتنگ نمیشود.
بیت خوانی مبتنی بر نغمههای کاملا ساده و بدون رعایت وزن و قافیه است. این آواز کردی بیشتر در مناطق مهاباد، مکریان و بوکان نواخته میشود.سوز و مقام: یکی دیگر از انواع شیوههای موسیقی کردی میباشد، مهمترین ویژگی این آواز کردی توجه به سوز درون، شکایت و زاری میباشد و چون با قدرت تمام صورت میگیرد به آن سوز و مقام میگویند. این آواز در اکثر مناطق کردستان وجود دارد.
سیاه چمانه:
یکی دیگر از مهمترین آوازهای کردی میباشد، این آواز به شکل هجایی و در قالب ۱۰هجایی و دو مصراعی به سبک و سیاق ایرانیان کهن سروده میشود و به علت همزیستی با مسایل عرفانی رنگ و بوی جدیدی هم به خود گرفته است و در پارهای مواقع به آن مقام شیخانه یا صوفیانه هم میگویند. " شمس قیس رازی " در کتاب "المعجم فی معاییر اشعار عجم" به سیاه چمانه اشاره میکند و میگوید که این آواز مختص منطقه هورامان کردستان میباشد که دارای ۱۵مقام نغمگی میباشد. در مورد وجه تسمیه سیاه چمانه نظرهای گوناگونی وجود دارد اما براساس یک نظریه معروف واژه سیاه به معنای رنگ سیاه و چمان که همان جمان بوده از کلمه کردی جامه گرفته شده است و به نام جامه سیاه در آمده است و منظور کسی بوده که در موقع خواندن این آواز جامه مشکی میپوشیده است. این موسیقی بیشتر در مناطقههورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مریوان و غرب سنندج نواخته میشود.
هوره:
از دیگر شیوههای موسیقی کردی میباشد، این آواز یک مقام بسیار زیباست که سوگ، ماتم، غریبی و عزاداری را به شیوههای ملیح و متین به گوش شنونده میرساند. اعتقاد موسیقیدانان این است که هوره همان ستایش اهورامزدا بوده است و کردها که پیروان آیین زرتشت بودهاند، با اهورامزدا شروع به خواندن میکنند. این آواز در کرمانشاه، ایلام، لرستان، سرپل زهاب، اسلامآباد، کرند غرب، گیلان غرب، هرسین، ماهیدشت و سنقروکلیایی نواخته میشود.
حیران:
یکی دیگر از آوازهای کردی میباشد که از دل بیت سر در آورده و اغلب از متنی عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خالق یکتاو پیامبران برخوردار است. این آواز بیشتر در مناطق مکریان و مهاباد وجود دارد.
لاووک:
یا لاوژه از دیگر آوازهای کردی میباشد که از ترانههای کلاسیک کردی سرچشمه گرفته است و در میان کردهای خراسان به مقامهای ( لو و هی له لو شوان) خوانده میشود.این مقام بیشتر در میان زنان رایج است. وجه تمایز" لاووک " با "حیران" در نوع زبان شعری به کار رفته در آن میباشد. لاووک به طور کلی به گویش زبان کردی سورانی اجرا میشود. این آواز در تمام مناطقی که به زبان کردی کرمانجی نیز صحبت میکنند وجود دارد.
گورانی:
باشکوهترین و بزرگترین شیوه موسیقی کردی میباشد، این آواز عظیمترین دسته نغمات در موسیقی کردی را دارد و کهنترین بخش ادبیات موسیقی کردی را شامل میشود. اشعار گورانی ۱۰هجایی میباشد و در تمام مناطق کردستان این آواز به اجرا در میآید. در زبان عامه به تمام شیوهها و آوازهای موسیقی کردی گورانی نیز گفته میشود. " چمری " نیز از آوازهای موسیقی کردی است که به پاس تجلیل از وجود با ارزش از دست رفتهای اجرا میشود. این آواز به معنای شیون، عزا و نهال قامت خم شده است، چمری همانند نوحهخوانی در فارسی است و در مناطق مختلف ایلام، لرستان و کرمانشاه طرفداران زیادی دارد.
امّا موسیقی کردی وسیعتر از این است که بتوان آن را در قالب آوازها یا شیوههای محدود و مشخصی گنجاند. موسیقی کردی بازتاب غنای روحی و معنوی مردم است و در عین حال تریبونی برای تفسیر مسایل عمیق جامعه میباشد.
نغماتی از قبیل مقامهای اللهویسی، کوچه باغی، صمد عسکری و ترانههای ملودیکی نیز در موسیقی کردی وجود دارند که بر اشعار هجایی و گاه عروضی استوارند. اگر چه گفته شد که مقامها و آوازهای کردی، جزیی از موسیقی قدیمی ایران است ولی منظور این نیست که تمام مقامها و آوازهای کردی، بدون کم و کاست، در چارچوب دستگاههای سنتی ایران قرار میگیرند. بعضی از آوازها و مقامهای کردی مانند سیاهچمانه و هوره در موسیقی کردی وجود دارند که در داخل دستگاههای موسیقی ایرانی جای نمیگیرند و یک دستگاه خاص را میطلبند. علّت مصونیت این آوازها از موسیقی ایرانی این است که این مقامها و آوازها بازمانده موسیقی غنی گاتای آیین زرتشت است و هجای این شعر نیز در ردیفهای عروضی جای نمیگیرد و جغرافیای سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپری از این آوازها دفاع کرده است.
موسیقی کردی از دیرباز دارای ویژگی غنا، ریشه و اصالت بوده است و به صورت سینه به سینه نقل شده است. امید است که علاقهمندان و هنرمندان و موسیقیدانان در راستای حفظ ، توسعه و غنی نمودن هر چه بیشتر آن تلاش و زحمت بیدریغی را از خود بروز دهند.
گردآورنده: میدیا سردشتی