۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

پژوهشی پیرامون ترانه‌ی باستانی هوره

نوشته‌ی دکتر فاروق صفی‌زاده
تهیه‌ و تنظیم: وبلاگ کرماشان
فرهنگ عامیانه‌ی هر قوم، بارزترین و بهترین نشانه‌ی شناسایی‏ ویژگیهای آن قوم است. در این گفتار مختصر، با نگاهی به‏ فرهنگ کردی، یکی از ترانه‏‌های باستانی را بررسی می‏‌کنیم.
ترانه‌‏های کردی شامل دو مصراع و هر مصراع مرکب از ده‏ هجاست. از لحاظ قافیه، حروف آخر دو مصراع یکسان و اغلب‏ تابع قوانین قافیه در زبان فارسی و عربی است، ولی چون با میزان عروضی سنجیده نمی‏‌شود، ناگزیر برای سنجش شعر باید شماره‌ی هجاها و بلندی یا کوتاهی آخرین هجای مصراع را در نظر گرفت.
ترانه‌ی کردی، کهنترین بخش ادب فولکور در ادبیات کردی‏ است. بیشتر ترانه‏‌های باستانی کردی شامل اشعار ده هجایی‏ است. اشعار ده هجایی که کلیه‌ی متون ادیان باستانی ایران با آن‏ سروده شده، از زمانهای بسیار کهن رایج بوده است. در زبان‏ پهلوی، چه در آثار مانوی و چه در آثار اشکانی و ساسانی، شعر هجایی دیده می‏‌شود. در گاتها نیز می‏‌توان شعرهایی یازده و دوازده و چهارده و شانزده و نوزده هجایی یافت. در یشتها وزن‏ شعری اغلب هشت آهنگی است و در میان آنها شعرهای ده هجایی‏ و دوازده هجایی نیز دیده می‏شود.
در گویشهای زبان کردی، که از گویشهای کهن ایران به شمار می‏رود، اشعار ده هجایی بخش اصلی ادبیات کردی را تشکیل‏ می‏دهد و تمام منظومه‌‏ها و داستانهای عشقی و رزمی و عرفانی‏ ایرانی مانند: شاهنامه، خسرو و شیرین، شیرین و فرهاد، نادرنامه و بهرام و گل‌اندام و... که به گویش گورانی(هورامی) و به‏ گویشهای گوناگون کردی سروده شده است، همه ده هجایی‏ است. این شعرها دو مصراع دارند و هر مصراع نیز به دو بخش‏ پنج هجایی تقسیم می‏شود و وقف همیشه پس از هجای پنجم یعنی‏ در وسط هر مصرع است. پژوهشگران قدیم اسلامی از این اشعار که بر مبنای شماره‌ی هجاها سروده شده است، با نام فهلویات یاد کرده‏‌اند.

شمس قیس رازی در کتاب "المعجم فی معاییر اشعار العجم" که‏ در آغاز سده‌ی هفتم هجری به رشته‌ی تحریر درآمده است می‏‌گوید: «خوشترین اوزان، فهولیات است که ملحونات آن را اورامنان‏ خوانند.» اورامن یا اورامنان(هورامان)نمودار آهنگ و لحن‏ مردم سرزمین اورامان(هوارمان) کردستان است که گویش آن را به نام«گورانی»(گیرانی) خوانند.
نامه‌ی سرانجام(کتاب مقدس یارسانیان)که دربرگیرنده‌ی سروده‏‌های دینی است، به شکل ده هجایی به گویش گورانی‏ سروده شده است.

در کردی به ترانه «گورانی» می‏‌گویند. واژه‌ی گورانی منتسب‏ به گوران یکی از عشایر مهم کرد پیرو آیین پارسان می‏باشد. آثار منظوم گورانیان ده هجایی است و چون هر یک لحن و آهنگ‏ ویژه‏‌ای دارد، این نام در گویش کردی فراگیر شده و هر شعر عامیانه‏‌ای را که با آهنگ ویژه خوانده شود،گورانی می‏‌گویند.
بخش عمده‌ی اوستا منظوم و شامل اشعار ده هجایی است، و همان‏طور که واژه‌ێ «گورانی» در کردی برای ترانه‌های آمیخته با آهنگ به کار می‏رود، واژه‌ی «گاته» نیز به ترانه‏‌های مذهبی‏ آهنگنین اوستایی اطلاق می‏شده است. واژه‌ی گوران از«گبران» گرفته شده که بیگانگان، زردشتیان را به این نام خوانده‏‌اند.
در میان کردها، بیش از دویست ترانه‌ی باستانی رواج دارد که‏ هر کدام ریشه در گذشته‏‌های بسیار دور داشته و سینه به سینه تا به امروز رسیده است.
از میان این ترانه‏‌ها، برخی ویژه‌ی شب هستند و در روز خوانده‏ نمی‏‌شوند، برخی نیز ویژه‌ی روز هستند. همچنین ترانه‏‌های ویژه‌ی کودکان و بزرگسالان و پیرمردان و زنان و کوهستان و دشت و سرچشمه، ترانه‌ی سپیده و نیمروز و ترانه‏‌های کار و ترانه‏‌های‏ میهنی و حماسی وجود دارد که هر کدام به مناسبتی خوانده‏ می‏شود. در ترانه‌ی کردی گفت و گوی عاشق و معشوق از هم‏ متمایز است. برای نمونه پسر دلداده(عاشق) با پسوند(و-ه) و دختر دلیر(معشوق) با پسوند(ی- e )همدیگر را فرا می‏خوانند.
برای نمونه، ‏‌های لێ لێ( hay le le ) ویژه‌ی دلبر است و های لۆ لۆ‏ [ hay lo lo ]ویژه‌ی دلداده.

برخی از پیشوندهای آغازین ترانه‏‌ها:
هاه هاه‏[ ha ho-ha ho ] تو تو[ taw-taw ]
جانێ جانێ‏[ jane-jane ]
هاهێ-هاه‏ێ[ hahe-hahe ]
ده‌لێ لێ لێ‏[ dale le le ]
ده‌لا لۆ لۆ‏[ dala lo lo ]
وه‌یلۆ وه‌یل‏ۆ[ waylo-waylo ]
وه‌یلێ-وه‌یلێ‏[ wayle-wayle ]

ترانه‌ی باستانی هوره (hora):
این ترانه، کهنترین گونه‌ی ترانه‌ی کردی است که از زمانهای‏ بسیار دور به یادگار مانده است. این ترانه، ویژه ستایش‏ اهورامزدا بوده و کردها آن را هنگام ستایش یزدان و یا مرگ‏ عزیزی یا روی دادن پیشامدی ناگوار، می‏‌خواندند و «هوره‌سرایی» می‏‌کردند. واژه‌ی«هوره»از«آهوره»گرفته شده‏ است و خواندن این آواز بدین شیوه است که با گذشت چند لحظه، یک جمله‌ی کوتاه با آوازی حزین خوانده می‏شود و بیشتر در مناطق گوران، سنجانی، قلخانی و کلهر(از عشیره‌ی کردها) کاربرد دارد. لالایی مادران که امروزه در میان ایرانیان رواج فراوانی‏ دارد، از آواز هوره گرفته شده است. زنان مشک زن و زنانی که‏ احشام را می‏دوشند، هوره‏‌ای ویژه سر می‏دهند که هوره‌ی مشک‏زنی‏ یا شیردوشی نام دارد.
با پیدایش تصوف در کردستان، درویشان قادریه هوره را با جذبه و گریه و مویه می‏‌خوانند که به آن سوز( soz ) گفته می‏‌شود.
آواز هوره بدون همراهی آلات موسیقی و تنها به وسیله‌ی فرد هوره‏‌خوان‏(هووره‌چڕ horacirr) به شیوه‏‌ای خاص خوانده‏ می‏شود. خواندن هوره و ادای آهنگین آن به وسیله‌ی هوره‌‏خوان به‏ گونه‏‌ای است که در مقایسه با دیگر آوازهای فولکوریک کردی‏ بدون آهنگ و ریتم، تند و مهیج است و می‏توان گفت که هوره‏ آوازی است که نه غناست و نه نوحه و ماتم‏سرایی.

کرد هوره‏‌خان، غمگینانه ناله سر می‏دهد. او هنگامی که از ریا و نفاق و کذب انسانها به تنگ می‏‌آید، به هوره پناه می‏برد و درد درونش را با نوایی برآمده از دل سر می‏دهد و از این رهگذر در پی گفتن و اثبات این مطلب است که از این عالم خاکی نیست‏ و دل در گرو جایگاهی دگر دارد.

مناطقی که هوره‏‌خوانی در آنها رواج دارد

این مناطق به سبب مرزی بودن، همواره سرگرم جنگ با مهاجمان برون‏مرزی بوده و در این جنگها همواره بهترین و دلیرترین مردان ایل، دوشادوش دیگر سواران میهن، بر دشمن‏ یورش برده و چه بسا بسیاری از این دلیر مردان به شهادت رسیده‏ و مردم نیز همیشه سوگوار این دلاوران به خون خفته بوده‏‌اند. به‏ همین سبب در این نواحی رنگ بیشتر لباسها بویژه لباس زنان، به رنگهای تیره گرایش داشته و لباس«ماشته‌ی ره‌ش»که یکی از مهمترین لباس زنان این نواحی است، گونه‏‌ای پارچه‌ی سیاه است‏ که زنان آن را روی لباسهای محلی می‏‌پوشند.

مقام‏های چهارده گانه‌ی هوره:

1- گۆڵه خاک gola xak
2- گه‌ڵا وه داره ‏ galla wadara
3- بالادستانی ‏ balla dastani
4- شاه حسینی‏ şa husayni
5- ساروخانی‏ saroxani
6- جلو شایی ‏ jilaw şayi
7- ترز tarz
8-مجنونی‏ majnuni
9-سحری‏ sahari
10-باری‌یه‏ bariya
11-دوبالا du balla
12-غریوی‏ qariwi
13-بان بنه‌یی ban banayi
14-پاوه موری‏ pawa muri

آهنگهای هوره

هوره با حالتها و آهنگهای گونه گونی خوانده می‏شود.هر هوره‏خوان برای خود،سبک ویژه‏ای دارد.اگرچه هر هوره‏خوان‏ می‏تواند از سبک هوره‏خوانهای پیشین نیز تقلید کند،هر کدام‏ از آنان،بویژه کسانی که چیرگی و تسلط بیشتری دارند، می‏کوشند که آهنگی نو و ابتکاری به نام خود ثبت کنند و سبک‏ جدیدی را به بازار هوره عرضه نمایند.

برخی از سبکها و حالتهای هوره، بسیار آرام و باسوز ادا می‏شوند و برخی دیگر حالتی تندتر و ریتمی کوبنده‌‏تر دارند. دشوارترین این سبکها که نیاز به تخصص و تسلّط کافی فرد هوره‌‏خوان دارد، سبک«دوهویی»یا«دوده‌نگی»(دو صدایی‏) است. همان‏گونه که در موسیقی سنّتی ایرانی، آوازها در دستگاه‌های گونه‌‏گونی همچون شور، ماهور، چهارگانه، بیات‏ ترک، کرد بیات، دشتی و...ادا می‏شود، هوره نیز چنین است. و همان‏گونه که در دستگاه‌های آواز،«مرکب‏خوانی»دشوارترین‏ دستگاه است و نیاز به مهارت و تسلط کافی خواننده دارد، در هوره نیز خواندن سبک«دوهویی»،احتیاج به تسلط و مهارت‏ هوره‏‌خوان و نفس او دارد. در حالت«یک‏هویی»هوره‏‌خوان یک‏ بیت شعر را در یک آهنگ و ریتم مشخص می‌‏خواند. اما در حالت«دوهویی»، هوره‌‏خوان بدون توقف، دو بیت شعر را در دو آهنگ و ریتم گونه‌‏گون پشت سر هم ادا می‏‌کند، که این کار نیاز به تمرین و تسلط و چیرگی و توانایی و صورت و نفس فراوان‏ خواننده‌ی«هوره»دارد. به همین خاطر است که مهارت و توانایی‏ «هوره‌‏خوان»ها را در مناطق کردنشین، با نحوه‌ی«دوهویی» خوانی آنان می‏‌سنجند.

سروده‏‌های هوره
سروده‏هایی که در هوره کاربرد دارد شامل بخشهای زیر است:

الف. سروده‏‌های حماسی: در این سروده‏‌ها، شهامت، وطن‏دوستی، و ستایش آب و خاک و نژاد، نمایان است.

ب. سروده‏‌های طبیعت: وصف زمین و آسمان و ستاره و دشت و چمنزار و گل در این سروده‌‏ها آمده است.

فه‌سڵی نه‌و وه‌هار،وه‌ختی گۆڵ گه‌شته‌ن
سه‌ر زه‌وین به‌ره‌نگ سه‌رای به‌هه‌شته‌ن
هه‌یمای زوسان، ته‌شریف نه‌وه‌رده‌ن
نه‌ورووز گۆڵ موژده‏‌ی وه‏‌هار ئاوه‌رده‌ن
وه‌هاره‌ن، سه‌وزه‌ن، ئاوه‌ن، سه‌ر کاوه‌ن
هاژه‏‌ی وه‌فراوه‏‌ن، شاخه‌‏ی شه‌تاوه‌ن

برگردان:
فصل نوبهار، هنگامه‌ی سیر و گلگشت است
و زمین به رنگ صحرای بهشت درآمده است.
زمستان هنوز نرفته
که نوروز با مژده‌ی بهار در می‏رسد
بهار است و سبزه، آب است و کوهسار
و آوای برفابه و جوی و نهر جاری‏ست.

ج. سروده‏‌های عاشقانه: که در آن مضامین هجر و دوری و مهر و معشوق و قهر آمده است.

ئه‌ترسم بمرم له‌م دوور وڵاته ‏- atirsim bimrim lam dur wllata
دڵ پڕله خۆزگه‌و ئاخ و ئاواته - dill pirr laxozga-a-u-ax-u-awata
غه‌ریبی شاران هه‌ربۆ من خاسه - qaribi saran har bo mn xasa
کراسم غه‌مه، به‌رگم په‌ڵاسه - kirasim qama,bargim palasa
بنووسن له سه‌ر کێلی مه‌زارم - binusin la sar kelli mazarim
شه‌هیدی عه‌شقم، مه‌ده‌ن ئازارم - sahidi''asiqim,mahan azarim
خۆزگه له‌م دنیا تۆیان بایه پێم - xozga lam dinya toyan baya pem
چش! با له‌و دونیا دوزه‌خ بایه جێم - cis! ba law dunya dozax baya jem

برگردان:
می‏ترسم در غربت بمیرم
با غم و اندوهی که مرا دربر گرفته است.
پشمینه‏ام از اندوه است
غریبم و رنجور.
بر سنگ مزارم بنویسید:
اینجا شهید عشق خفته است!
ای کاش که در کنارم بودی
با تو از دوزخم چه باک؟

د. سروده‏های مویه: سروده‏‌هایی که در آن از نامرادی و کژ مداری روزگار ناله و شیون شده است.

ئه‌وجا ده‌ر ئه‌چێ خه‌م له خه‌یاڵم - aw ja dar ace xam la xayallim
ده‌نگ دایه وتنت بایه له‌ماڵم - deng daya wutinit baya lamallim
بڵێنه دایکم، خوه‌ی بگرێ له نه‌فت - billna daykim xoy brigra la kaft
لاشه‏‌ی رۆڵه‌که‌ی له‌و مه‌یدانه که‌فت - lasay rrollakay law maydana kaft
فیشه‌ک لقه‌که‌ت تۆن بوه‏‌ست وه‌پشت - fisak liqakat tun biwast wa pist
وه کۆری نامه‌رد خوه‌ت مه‌یه وه کۆشت - wa kurri namard xo tmaya wakust
ده‌لال بانگ ئه‌کا وه ده‏‌نگی زۆلاڵ - dalal bang aka wadangi zullall
که‌نیشک بێ‌‏برا، بکه‌ن زنده چاڵ - kanisk be bira bikan zinda cal

برگردان:
آنگاه غم از خاطرم زدوده می‏شد
که صدای دایه دایه‏ات خانه را می‏انباشت
به مادرن بگویید خود را به نفت بیالاید و بسوزاند
چرا که پیکر فرزند دلبندش بر خاک افتاده
در میدان،‏ تیردان خود را تند به کمر ببند.
مبادا خود را به دست نامرد زاده‏‌ای به کشتن دهی
زیبارویی با صدای لطیف فریاد می‏زند
دختر برادر مرده را زنده به گور کنید.

نمونه‏‌ای دیگر از هوره‌ی مویه:
ده‌روونم پڕه له‏‌ ژان - darunim pirra la zan
فرمێسک ئه‌رژێ له چاوان - fimesk arrze la cawan
پشتم شه‌ق بوو چه‌ماوه - pistim aq bu camawa
هه ر وه‌کوو که‌مه‌‏ی گۆچان - har waku kamay gocan

برگردان:
جانم از درد انباشته است و
چشمهایم از اشک
پشتم خمیده است
همچون خم عصا

هـ. سروده‏‌های ستایش: سروده‏هایی هستند ویژه ستایش و راز و نیاز با پروردگار پاکیها و راستیها.

بی گاوان گاوی، بی‏گاوان گاوی - begawan gawe,begawan gawe
گاو بی گاوان، بی گاوان گاوی - gawi begawan,begawan gawe
تا سه ر نه سپارن که‌رده ولاوی - ta sar nasparin karda wilawe
تا حه‌ق نه‌شناسن دور نه گشت باوی - ta haq nasnasin dur na gist bawe

برگردان:
گاو بدون چوپان و نگهبان،
سرگردان می‏شود
تا سر نسپارید، راه را نیابید
تا حق را نشناسید به نیکی نرسید.
نوشته‌ی دکتر فاروق صفی‌زاده
تهیه‌ و تنظیم: وبلاگ کرماشان
Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...

ارســـال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

 

Copyright © 2009 http://kermashan60.blogspot.com